سیاست خارجی ایالات متحده، تهدیدی برای مردم آمریکا و صلح جهانی

​رئیس جمهور ایالات متحده، پس از حمله دقیق و برنامه ریزی شده هواپیمای بدون سرنشین در بغداد، اعلام کرد که سرلشکر حاج قاسم سلیمانی کشته شده است. در این حمله، ابومهدی المهندس، معاون فرمانده نیروی بسیج مردمی عراق (PMF) نیز به شهادت رسید.

زیاد ابراهیم[۱]

​رئیس جمهور ایالات متحده، پس از حمله دقیق و برنامه ریزی شده هواپیمای بدون سرنشین در بغداد، اعلام کرد که سرلشکر حاج قاسم سلیمانی کشته شده است. در این حمله، ابومهدی المهندس، معاون فرمانده نیروی بسیج مردمی عراق (PMF) نیز به شهادت رسید.

بر اساس گزارش ها که به طور گسترده در رسانه ها منتشر شده است، این حمله زمانی رخ داد که خودروهای حامل سلیمانی و همراهانش عازم فرودگاه بودند. قانونی بودن این حمله مرگبار توسط پنتاگون در قلمرو حاکمیت عراق مسئله ای است که ثابت نشده است.

سیاست خارجی ایالات متحده بار دیگر مورد بررسی دقیق قرار می گیرد، جایی که رژیم‌های پی‌درپی ایالات متحده در محافظت از منافع منطقه ای ایالات متحده در خاورمیانه، با هزینه‌های کلان، همواره از قوانین بین المللی سرپیچی کرده‌اند.

برایان هوک، نماینده ویژه وزارت امور خارجه ایالات متحده در امور ایران، در خبری که از سوی NBC News منتشر می‌شد، به العربیه گفت که سلیمانی قصد حمله به تأسیسات و کارگران آمریکا در عراق، لبنان و سوریه را داشت که ممکن بود به کشته شدن صدها آمریکایی منجر شود. با این حال، ماری الن اوکانل، استاد حقوق و کارشناس اختلافات بین المللی در دانشگاه نوتردام، به شدت این مسئله را رد می‌کند، "ما به قلمرو کشوری حمله کرده‌ایم که صراحتاً به ما اجازه نداده بود. این حمله غیرقانونی بود. ترور قابل توجیه نبود."

با بررسی حملات نظامی گذشته آمریکا به عراق و افغانستان این سئوال مطرح می‌شود که آیا سلاح‌های کشتارجمعی یا مقابله با تروریسم همیشه تأثیرگذار بوده اند؟ یا، آیا عامل اصلی دیگری برای حفاظت از منافع ایالات متحده در منابع خاورمیانه وجود دارد؟

در تهاجم نظامی نیروهای آمریکا، انگلیس و ناتو به این سرزمین‌ها، با صرف هزینه‌های هنگفت، زیرساخت‌ها، تأسیسات آبرسانی، مدارس، بیمارستان‌ها و محیط زیست آسیب دیده اند و همچنین سلامت جسمانی و وضعیت روحی میلیون ها غیرنظامی، زنان و کودکان بی گناه در معرض خطر قرار گرفته‌اند.

قرار دادن غیرنظامیان در معرض آسیب های جنگی غیرمنصفانه و اشغال نظامی خصمانه، نقض فاحش حقوق بشر و زیر پا گذاشتن حرمت زندگی انسان‌ها است.

گزارش چیلکات[۲] در مورد حمله مشترک نیروهای انگلیس به عراق، حقایقی غیرقابل انکار را با توجیه حقوقی ناموجه، دلایل اعلام شده برای جنگ، سلاح‌های کشتار جمعی منتشر کرده است.

رابرت فانتینا[۳]، به درستی در نشریه آمریکایی هرالد تریبون[۴] تأکید می کند، ۴۵ پایگاه نظامی ایالات متحده ایران را تهدید می کنند، در حالی که جمهوری اسلامی کسی را تهدید نمی کند، اما به تعهدات بین المللی خود، از جمله کمک به متحد خود، سوریه، برای شکست دادن تروریست‌های خارجی که مردم بی‌گناه را در خاک سوریه قتل‌عام می‌کنند، ادامه می دهد. یکی دیگر از نمونه های انجام تعهدات ایران، پایبندی آن کشور به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) است که ایالات متحده به طور مداوم تهدید به نقض آن می‌کند.

آیا با وجود همکاری چشمگیر ایران در برجام، تحریم های اقتصادی اعمال شده توسط ایالات متحده واقعاً موجه است؟ ایالات متحده با دارا بودن ۱۰۰۰ پایگاه نظامی در سراسر جهان، ناقض همیشگی معاهدات و قراردادهای بین المللی است.

بیت المقدس نمونه دیگری است که رژیم ترامپ در تلاش برای تغییر وضعیت حقوقی آن در مغایرت با قطعنامه های سازمان ملل، این شهر را به صورت خودسرانه و غیرقانونی، به اسرائیل  اعطا می‌کند.

تغییر شکل نامناسب و "معامله قرن" با برنامه‌ای غیرقانونی در مورد حفاظت از منابع، فلسطینیان مظلوم و بی‌گناه را هم از سرزمین و هم ازحقوق مدنی/سیاسی آنها در مناطق مورد درگیری محروم می‌کند.

سیاست خارجی ایالات متحده باعث بروز چنین رفتارهای منفوری می‌شود. در اینجا، این سوال مطرح می‌شود که آیا ایالات متحده هنوز کشوری مناسب و شایسته برای تصدی کرسی دائمی در شورای امنیت سازمان ملل است که مسلما بالاترین نهاد تصمیم گیرنده در امور بین‌المللی است.

واشنگتن تحت هدایت دولت‌های پی‌درپی آمریکا و تحت حمایت سیاستمداران اسرائیلی/صهیونیستی، در واقع، تلاش می کند تا صاحبان قدرت را در مورد موضوعاتی که بر خاورمیانه اثر می گذارند، سرکوب نماید. جامعه بین الملل باید در مقابل این حیوان وحشی که بدون مجازات، مرتکب خشونت می شود و به صورت وقیحانه‌ای، قوانین بین المللی نقض می کند، بایستد.

باید گفت، سیاست خارجی ایالات متحده در مورد تغییر رژیم با حمله نظامی بدون دلیل موجه و تحریم توسط جامعه جهانی، اقدامی تجاوزکارانه و مهجور و مغایر با روحیه و هدف ایجاد سازمان ملل- پس از جنگ جهانی دوم است.

ترامپ گزافه‌گو با ظاهر حفاظت از جان آمریکایی ها، به طور شرم‌آوری، به حمله ظالمانه و غیرانسانی به مردم ایران اعتراف می‌کند.

این حمله به سردار سلیمانی اعتبار باقیمانده ایالات متحده را در منطقه و جهان از بین می‌برد، و آن را به عنوان رژیمی شیطان‌صفت معرفی می‌کند که در مقیاس گسترده ای، تروریسم دولتی را به راه می اندازد و این اقدامات در تاریخ ثبت خواهد شد.

آیا اتهامات علیه سلیمانی هرگز در دیوان کیفری بین‌المللی یا هر دادگاه جنگی که به درستی تشکیل شده باشد، مورد بررسی قرار گرفته است؟چرا قبل از هدف قرار دادن سلیمانی، به او فرصتی داده نشد تا این ادعاها را رد کند؟ مطمئناً، باید به ترامپ در مورد چارچوب‌های حقوقی بین‌المللی که در آن، شکایات و تهدیدهای دولتی، بدون خشونت حل و فصل می شود، آموزش داد. آیا دستیاران ترامپ به او در مورد این مسئله مهم و اجرای آن توصیه کرده‌اند؟

اقدامات ایالات متحده رسمی خطرناک را بنا می‌نهد که به موجب آن کشورهایی مانند آمریکا و اسرائیل بدون مصونیت از مجازات، بی وقفه قوانین بین المللی را زیر پا می گذارند. این رفتار جنایتکارانه سرانجام با کیفرسِتانی دولتی غیرقابل توجیهی جایگزین می‌شود. فرهنگ مصونیت از مجازات، در نهایت، بنیاد حقوق بین الملل و حقوق بشردوستانه را از بین می‌برد، و امنیت کل جهان ما را در معرض خطر قرار می دهد.

با به کار بردن روند مناسب و صحیح، درستی یا نادرستی ادعاهایی که علیه سلیمانی مطرح شده، مشخص می‌شد. حقوق بین الملل سازوکاری قانونی را با همکاری سازمان ملل و ایران فراهم می‌کند. در واقع، اگر رفتار قبلی سلیمانی جنایات جنگی به بار آورده بود، ایالات متحده می توانست از طریق شورای امنیت سازمان ملل به دادگاه بین المللی کیفری شکایت کند.

به همین ترتیب، ایالات متحده باید به دلیل ارتکاب جرایم جنگی گذشته و حال خود، جنایات علیه بشریت در حمایت از رژیم‌های استبدادی از جمله رهبران ایالتی و فرماندهان نظامی خود که درطول ۲۰ سال گذشته، تروریسم دولتی در عراق، افغانستان، سوریه و یمن مرتکب شده اند، در دیوان کیفری بین‌المللی پاسخگو باشد. علاوه بر این، لازم است تا شبکه عظیمی از بانکداران، سرمایه‌داران، سیاستمداران، عاملان فشار و تولیدکنندگان اسلحه که با جنگ افروزی پیشرفت می کنند و با فروش اسلحه در جایی که چنین مهمات و سلاح های جنگی برای کشتن مردم غیرنظامی استفاده می‌شود، ثروتمند می‌شوند، تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند.

شکل‌گیری دنیایی پر از عدل و داد مستلزم پایبندی دقیق به اصول اساسی قانون است. آیا سلیمانی فرصتی برای دفاع از خود در برابر ادعاهای ترامپ داشت: ترامپ در توییتی نوشت، "سردار قاسم سلیمانی طی مدت زمان طولانی هزاران آمریکایی را کشته و یا به شدت زخمی کرده و قصد داشت بسیاری دیگر را بکشد... اما گرفتار شد!" او افزود، "... او باید سال‌ها پیش از بین می‌رفت!"

نسبت این حمله نظامی پیشگیرانه بدون سند یا هر مدرک ارائه شده به ایران و جامعه جهانی در مورد چنین جنایاتی که علیه شهروندان آمریکایی انجام شده است، در واقع از نظر قوانین بین‌المللی و از نظر هر سیستم کیفری عدالت‌محوری فاقد اعتبار است. حق دفاع از خود باید با نیرویی متناسب برای دفع چنین حمله ای همراه باشد. ترامپ چه مدرکی را برای اثبات این مسئله ارائه داده که سلیمانی چنین تهدیدی را ایجاد کرده است؟ عمل تجاوزگرانه ایالات متحده در قلمرو حاکمیت عراق باید مورد بررسی قرار گیرد. توجیه ایالات متحده در مورد حمله بی‌اساس است و این اقدام جنایت آمیز و بی‌دلیل باید مورد سرزنش جامعه بین‌المللی در حمایت از قوانین بین المللی قرار گیرد.

کشتن غیرقانونی یک ژنرال نظامی در زمانی که دو کشور درگیر جنگ نیستند و یا حتی درگیری مستقیم مسلحانه وجود ندارد، به وضوح نشانگر بی مسئولیتی گستاخانه و ناآگاهانه و سهل انگاری ترامپ است که تهدیدی جدی برای صلح جهانی است.

باید گفت این عمل وحشتناک توسط ایالات متحده اعلام جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران است و من به جرات می توانم دلایل قانونی کافی برای مقابله به مثل را ارائه کنم.

جامعه بین المللی باید فوراً رفتارهای نامناسب و غیرقانونی ترامپ را مورد بررسی قرار دهد، چون نقض قوانین بین‌المللی عواقب ناگواری را به همراه خواهد داشت.

این اولین بار نیست و مطمئناً آخرین بار نخواهد بود که ایالات متحده خشم حقوقدان‌ها و مدافعان حقوق بشر و صلح جهانی را در سراسر جهان برانگیخته است.

زیاد ابراهیم وکیل، حقوقدان و فعال حقوق بشر بین‌المللی ساکن ژوهانسبورگ است.

https://mediareviewnet.com/۲۰۲۰/۰۲/us-foreign-policy-poses-the-severest-threat-to-the-american-people-and-world-peace-an-

international-law-perspective-on-the-extrajudicial-killing-of-iranian-general-qasem-soleimani/

[۱] Ziyaad Ebrahim

[۲] Chilcot: حقیق پیرامون جنگ عراق که اختصاراً به آن تحقیق عراق یا گزارش چیلکات نیز گفته می‌شود، اشاره به جلسات تحقیق علنی و غیرعلنی از نقش بریتانیا در جنگ عراق دارد.

[۳] Robert Fantina

[۴] American Herald Tribune

کد خبر 4352

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =